چکیده طرح:
معماری روستایی ایران واستان به لحاظ ماهیت کارکردی و پاسخگویی به نیازهای انسانی، فعالیتهای مردمی، عناصر تولیدی و محیط زیست، مجموعهای همگن و با هویت کالبدی خاص را تشکیل میدهد که تجلی کننده ارتباطات و کارکردها و نقش چند عملکردی فضاهاست. این هویت از نفس سکونت و شیوه زیست در روستاها نشأت میگیرد. به همین دلیل مسکن در روستاها، علاوه بر پاسخگویی به نیاز سکونت و تأمین امنیت و حریم خانوار، حلقهای از نظام تولیدی روستا را نیز دربر میگیرد و به گونهای متقابل با آن پیوند میخورد. گونه های موجود مسکن روستایی مصادیق بارز این ویژگی محسوب میشوند.
وضوح و اهمیت نقش مسکن در روستاها، هنگامی نمود عینیتری مییابد که به نقش غالب آن در مجموعه عناصر تشکیل دهنده بافتهای روستایی توجه شود. مسکن عمدهترین عنصر تشکیل دهنده بافتهای روستائی است؛ سازمان فضایی و نحوه استقرار و ساخت آنها بیانگر کیفیت استفاده از محیط و تأثیر اقتصاد، سنتها و هنجارهای حاکم بر جامعه روستائی است. مسکن روستایی یک کل یکپارچه و منسجم است، چیزی که با زندگی روستایی گره خورده و بیش از جمع جبری تک تک اجزاء آن میباشد و تمامی ابعاد زندگی اعم از معیشت، فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و اقلیم را پوشش می دهد. لذا شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی سه شاخص کلی برای ارزیابی کمیت و کیفیت آن میباشد.
امروزه مسکن روستایی کشور واستان از جوانب مختلف دارای مشکلات عمدهای است، مسائلی که تبعات بسیاری را دربردارد: تخلیه روستاها از ساکنین ، از دست دادن هویت بومی و محلی روستا، از بین رفتن سرمایههای کالبدی و اجتماعی در اثر بلایای طبیعی، فرسودگی و دوام پایین خانهها، برآورده نشدن نیازهای روستائیان و هزاران مشکل دیگر، نتیجه عدم توجه کافی به مسئله مسکن روستایی است. در عین حال مزیتهای نسبی فراموش شده بسیاری در سکونتگاههای روستایی وجود دارد که توجه به آنها میتواند محرک توسعه درونزای روستایی باشد ورونق برخی روستاهای استان موید این فرضیه میباشد.
دراین شرایط، نبود اطلاعات جامع در مورد ویژگی های مختلف مسکن روستایی در کشور، رویکردهای افراطی و برخوردهای مدرنیستی، ترویج الگوهای غیر بومی و در نظر نگرفتن شرایط اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی مردم روستاها به مشکلات مسکن روستایی دامن میزند. طی سالهای بعد از انقلاب اسلامی، فعالیتهای بسیاری در زمینه خدمات رسانی و رفع کمبودهای روستائیان صورت گرفته و لازم است این موضوع به صورتی پایدار تداوم یابد. در این پژوهش سعی شده است در فصل نخست، به چارچوب مفهومی موضوع به صورت عام، پرداخته شود و به این منظور، تعاریف مسکن روستایی، ویژگیها، شاخصها، عوامل تاثیرگذار بر رونق وتجدید حیات روستایی و رویکرد مناسب در طراحی و ساخت مسکن روستایی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در فصل دوم پژوهش، به طور اخص، نتایج مطالعاتی حاصل از روستاهای استان آذربایجان شرقی که طی مطالعات قبلی به هفت پهنه اقلیمی تقسیمبندی شدهاند، مورد بررسی قرار گرفته، قواعد و ضوابط حاصل از این مطالعات برای طراحی مسکن روستایی ارائه میشود. در ادامه پژوهش به روش استدلال منطقي وتحلیلهای دقیق به ارائه الگويي سامان يافته پرداخته میشود و در پایان، طرحهای پیشنهادی برای مسکن روستایی استان با درنظر گرفتن خصوصیات آنها به ویژه با تاکید بر طراحی اقلیمی ارائه میگردد. امید است که پژوهش فوق، گامی اثر بخش در ارتقاء کیفیت مسکن روستایی در سطح استان و کشور باشد.